دفتر خاطرات دختری 40 ساله

ساخت وبلاگ
رمضان شد و باز برنامه ی دوست داشتنی ماه عسل با مجری گری خوباحسان علیخانی شروع شد  همیشه و هر سال پیگیر برنامه ها و قصه های خوبو بدش هستم  برنامه دیروز هم که قصه اش طلاق با موضوع خیانت بود  مرتیکه خاین اسمش محمد بود زنه ی بدبخت نسترن این وسط پای یه بچه بدبخت تر از زنه به اسم پارسا هم در میون بود  که بی گناه و بی خبر از علت طلاق علاقه داشت مامان باباش با هم آشتی کننو دوباره زندگیشون سرو سامان بگیره دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 163 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

دیشب بعد از دیدن قصه ماه عسل با موضوع خیانت دوست داشتم تویاینستاگرام خود ماه عسل و اینستاگرام آقای علیخانی این نظرمو که اینجا می نویسم بگم ولی بعد منصرف شدمو گفتم چرا حرفمو اینجا نزنم ! خب به نظرم موضوع و معضل اجتماعی خیلی خوبی در این برنامه عنوان شد  حالا محمد و نسترن نمونه ای از خروارها بودن  توی جامعمون اگه خوب نگاه کنیم متاسفانه هزاران نفر از این موجودات انسان نما چه زن و چه مردش و چه متاهلو م دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : motofaveto بازدید : 158 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

اصلا دوست دارم که راجع به برنامه های ماه عسل و درسی که ازشونمی گیرم صحبت کنم والا ! می خوام راجع بهش و حس و حالم بگم تا اینجا برای همیشه داشته باشمو یادم بمونه  دیروز این برنامه سه تا خواهر معرفی کرد به نامهای شهربانو، الهه ، سهیلا منصوریان که از قهرمانان ووشوکار جهانی و کشوری بودند زندگی و قصشون خیلی عجیب بود  دوران کودکیشون در فقر مطلق گذشت ، پدرشون در سنین نوجوانی و بچگی با ازدواج مجددش واسه هم دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : خواهر,موفق, نویسنده : motofaveto بازدید : 142 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

بعد از چند ماه دوباره بیسکویت ساقه طلایی خوردم 

به به !

دلم بدجور هوسشو کرده بود 

همیشه باید روی میزم باشه 

اما چند ماه بود جاش خالی بود و من امشب دلم خواست

می رفتن سر مغازه 

بهشون گفتم واسه منم خیار سبز بگیرن با دو تا ساقه طلایی

گرفتن و الان نوش جان کردمشون

ولی ساقه طلاییه خیلی مزه داد نیشخند

دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : بیسکویت, نویسنده : motofaveto بازدید : 152 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

خوان پنجم دو تا پله دارهدیروز تمام وقتم به پله اول خوان پنجم گذشت  از صبح ساعت یازده تا شب ساعت یک یه سره فقط همین کارو انجام دادم  پله دومشو هم تا نیمه رفتم  یه سری تاییدیه های مسخره که باید طی بشه و هیچ نفعی هم نداره جز اتلاف وقت و خالی کردن حسابی جیب ماها از این وضعیت و خوان پنجم خیلی شاکیم به نظرم اصلا منصفانه نیست پول پرداخت کردنای بیخودی اصلا درست نیست پرداخت پول برای کسب علم  اصلا درست نیست دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : منصفانه, نویسنده : motofaveto بازدید : 168 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

در مورد ماه عسل دیروز اصلا خوشم نیومد نه که خوشم نیادا نهههههه اتفاقا موضوعش واقعا جالب بود  در چه صورت ؟ در صورتی که واقعا در دنیای واقعی این موضوع مصداق داشته باشه آخه کجا دیدین که یه دختر تنها بدون هیچ پشتوانه و پناهی در کمال امنیت و آرامش در بدترین کشور و نقطه دنیا که راحت آدم می کشن و خیلی راحت هر بلایی بخوان سر دختری تنها در می آرن بتونه بدون اینکه آسیبی بهش برسه اعمال خیرخواهانشو انجام بده دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : ادعای,شجاعت, نویسنده : motofaveto بازدید : 169 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

یکی از مواردی که در فرم های خوان پنجم بخصوص پله دومش دیدهمی شه اینه که ازت می پرسه مثلا دیپلمتو از چه سالی شروع کردی؟ یا سال شروع لیسانسو ارشدتو بگو !!! آخه آدم حسابی من دیروز پریروزو یادم نیست چی خوردم حالا می پرسی دیپلممو کی شروع کردم؟ عجبااااا ! هیچی دیگه رجوع کردم به گواهی دوره راهنماییم و متوجه شدم من سال شصت و نه رفتم اول دبیرستان بعد توی تاریکی ساعت یک شب رفتم به اون سالها  یادش بخیر چقدر ج دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : حسرت,گذشته, نویسنده : motofaveto بازدید : 167 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56

در وصف ماه عسل امشبمی تونم بگم فقط معجزه ای بزرگ از طرف خدا بود بچه ای سیزده ماهه با دست قطع شده در حادثه تصادف که خداوند همه ی آدما رو واسش بسیج کرد (از گروه پروازی هواپیما بگیییییر تااااااا کادر پزشکی ) که دست قطع شده اش دوباره بهش پیوند بخوره  تازه همون دست قطع شده سپر بلای گردن مادره شد تا بچه در آینده یتیم نشه  بنازم حکمتت رو خدا  حالا چه حکمتی داشته که خداوند اونطور همه ی عالمو آدم رو واسش ب دفتر خاطرات دختری 40 ساله...
ما را در سایت دفتر خاطرات دختری 40 ساله دنبال می کنید

برچسب : معجزه, نویسنده : motofaveto بازدید : 166 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 21:56